سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جوان ایرانی
 
قالب وبلاگ

 به نام خدایی که بی نهایت به او مدیونم


الان دوباره مثل قبل بین زمین و آسمون معلق ام،هرکاری میکنم این پاها به زمین نمیرسه... دوباره تو فکرم...دوباره بیشتر از قبل میخندم،قشنگ معلومه میخوام بگم هیچ اتفاقی نیوفتاده ولی اتفاقی افتاده...

همش دلم میخواد برگردم به قبل،یعنی به جای حل مسئله میخوام صورت مسئله رو پاک کنم،حتی اگر شدنی بود یقینا این کارو نمیکردم،یقیقنا مثل همیشه نفس نفس زنان هم باشه برای حل مسئله جلو میرم...

این روزا همش میگم کاش بیمارستان بودم،یقینا بهتر از الان میتونستم فکر کنم...

همه اش یه حسی حالم رو بد میکنه... اصلا قاطی کردم... یه لحظه عاشقم،یه لحظه متنفر،یه لحظه بی احساس بی احساس... انگار همه چیز قاطی شده.... گاهی حس میکنم اشتباه کردم یعنی دارم اشتباه می کنم گاهی برعکسش فکر میکنم...

گاهی حس میکنم همه چیز دروغه و گاهی میگم چرا دروغ؟ حس میکنم یه چیزی این وسط درست نیست...

اصلا همه ی اینا یه بازی یه فریب،تهش چی میشه؟ اینکه دیگه به سایه خودمم اعتماد ندارم،هیچکس هرگز نمیفهمه بعد این فریب ناراحتم یا شادم مثل همه ی اتفاق های بد،این رو هم توی کوچه پس کوچه های ذهن و قلبم خاک میکنم... خوبی درونگراییم همینه اگر بند بند وجودم آتیش بگیره، بیشتر و زیباتر از قبل میخندم بدون اینکه کسی بفهمه... ته تهش دیگه با اطمینان حرف همه رو دروغ میدونم حتی اگر دروغ نباشه.... تهش دیگه هیچ حرفیو باور نمی کنم... تهش قوی تر میشم .... ته تهش دیگه عاشق نمیشم...

اصلا چرا باید بزارم به این تهش برسم؟ اصلا چرا باید فکر کنم یه فریبه یه دروغه؟

اگر میدونستم یه راه وجود داره که به یقین برسم که همه چیز راسته یا دروغ حتما اون راه رو امتحان میکردم...اما اما...

گاهی دلم میخواد یهو همه ی حرفامو بزنم و خلاص...

مغزم قفل شده نه میتونم درست چیزی رو تحلیل کنم،نه درست فکر کنم و نه درست تصمیم بگیرم حتی  از فکر کردن هم فرار میکنم... قشنگ معلومه هنوز بچه ام :))) قاطی نکنم صلوات:)))

کاش مطمئن میشدم همه چیز الان واقعیه و تا آخر هم همین میمونه...

من همیشه اینجا از چیزی نوشتم که مطمئن بودم،باورش داشتم اما اینبار با تردید نوشتم.... امیدوارم یه روز مجبور نشم این خودنویس رو پاک کنم... امیدوارم هیچ وقت منفی بافی های ذهنم و حرف های عقلم درست از آب در نیاد... امیدوارم دل اشتباه نکرده باشه... امیدوارم آخرش خوش باشه...

امیدوارم...

من با تمام وجود میخوام باور کنم اما...


01:25

18-02-99


[ پنج شنبه 99/2/18 ] [ 1:35 صبح ] [ جم می نویسد:) ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 24
بازدید دیروز: 17
کل بازدیدها: 111647