سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جوان ایرانی
 
قالب وبلاگ

به نام خدایی که بی نهایت به او مدیونم


سال 98 به ساعت های پایانی نزدیک شده وبرای ما پراز اتفاق بود...

سال 98 رو وقتی شروع کردیم مستاجر بودیم و در التهاب ساخت خونه اما خداروشکر روز های آخر سال 98 رو در خونه جدید خودمون پشت سر میذاریم...

سال 98 رو شروع میکردیم در حالیکه منتظر اومدن عضو جدیدی به خانواده بودیم که خدارو شکر 27 شهریور 98 به جمع ما اضافه شد و 6ماه شیرین رو باهاش پشت سر گذاشتیم...

سال 98 به طور رسمی به عنوان استاژر وارد بیمارستان شدم وبا بخش داخلی شروع کردم هرچند نمره پایان بخش باب میلم نبود اما شیرین بود...

سال 98 عزیزی رو از دست دادیم که تا سال های سال ذلمون در فراقش میسوزه... دشمن سردار سلیمانی رو شهید کرد و به آرزوش رسوند...

سال 98 با روز های تلخ سیل شروع شد و روز های تلخ از دست دادن سردار و ساقط شدن پرواز اوکراین ادامه پیدا کرد و حالا با روز های تلخ کرونایی به سمت پایان میره...

ماه آخر این سال 98 خیلی عجیبه،کرونا ،یه ویروس جدید کل دنیا رو درگیر کرده و خیلیا رو به کام مرگ میبره...

نمیدونم دقیقا سال 98 چقدر به اهدافم رسیدم اما شکر خدا نسبتا راضی ام...

یه خبر خوب ،سال 98 بیشتر از همه ی سال های عمرم تا الان نماز صبح خوندم:))

امیدوارم بلاخره خدا پاک ام کنه و بعدشم خاک...

ارادتمند شما و خودم و خدام

نمیدونم بنویسم 29.12.98 یا 1.01.99 آخه 7:19 صبح سال نو میشه

00:41


[ جمعه 99/1/1 ] [ 12:44 صبح ] [ جم می نویسد:) ] [ نظرات () ]

به نام خدایی که بی نهایت به او مدیونم


دیروز هم روزی از روز های خدا بود مثل هر روز...

فقط برای من دیروز تلخ بود،چون چیزی که انتظار داشتم نشد و دلم و تمام وجودم سوخت...

یه حسی میگه دارم مثل قبل خیلی زیاد بزرگش میکنم،بهتره بگذرم ازش اما یه چیز دیگه تو وجودم میگه اینبار کم نذاشتم...

من دنبال جبران گذشته ام...

خدایا خدایا...

دلم میخواد خدارو التماس کنم تا همه چیز خوب بشه...

تا حالم خوب بشه...

حالم حالم حالم... و تو چه میدونی من در چه حالی ام...

تو چه میدونی؟ چه میدونی؟

ارادتمند شما و خودم و خدام

00:09

14_11_98


[ دوشنبه 98/11/14 ] [ 12:11 صبح ] [ جم می نویسد:) ] [ نظرات () ]
          

.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 6
کل بازدیدها: 111350