سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جوان ایرانی
 
قالب وبلاگ

به نام خدایی که بی نهایت به او مدیونم

امروز خوشحالم و بی صبر و نا آرام...

خوشحالم،چرا؟ چون انتظار داره به سر میرسه،چون دارم به اون روزی که میخواستم می رسم اما اینجا تموم شدن نیست اینجا شروع شدنه، شروع یک را طولانی و پر از بالا و پایین...

خوشحالم و امیدوارم تمام این مسیر به لطف خدا ان شاالله پر از خوشحالی و شادی و امید باشه...

این پنجشنبه برای اولین بار به عنوان پزشک وارد بیمارستان میشم...

شاید ندونی که چه حالی دارم ولی امروز مثل اسپند روی آتیش شدم و آروم ندارم

در یک کلام میتونم بگم خدایا ممنونم... خدایا بی نهایت ممنونم...

شاید باورت نشه ولی روپوش سفیدا رو از کمد بیرون آوردم و میپوشم ببینم کدوم بهتره برای پنجشنبه:))))

امیدوارم یک پزشک خوب و موفق بشم

ان شاالله یک روز همینجا می نویسم که یک پزشک موفق شدم...

کاش میشد این حس خوب رو به همه منتقل کرد...

ارادتمند شما و خودم و خدام

21:57

19/01/98


[ دوشنبه 98/1/19 ] [ 9:1 عصر ] [ جم می نویسد:) ] [ نظرات () ]

به نام خدایی که بی نهایت به او مدیونم


دلم برایت تنگ شده بود،هیچ راهی جز اینجا نوشتن نداشتم خودت خوب میدانی چرا،تو کجایی؟دلتنگم...

گم شده ام....

همه چیزم را از دست داده ام....

می شود برگردی؟

می شود دوباره کنارم باشی؟

به خدا میدانم من همیشه تو را ترک کردم ولی خودت من را به خودت برگردان...

سخت دلتنگ ام و تمام روز و شب به فاصله بینمان فکر می کنم...

میبینی قعر چاه ام،پوچم چون تو نیستی...

خدایا باش که من بی تو هیچ ام

خدا دلم میخواهد بلند فریاد بزنم که من دلتنگم؛ذل تنگ تو....

مثل همیشه محتاج آغوش و دستان نوازشگر تو هستم

خدایا تنهایم نگذار...

یاعلی

2:12

10/01/98


[ شنبه 98/1/10 ] [ 1:16 صبح ] [ جم می نویسد:) ] [ نظرات () ]
          

.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 32
بازدید دیروز: 12
کل بازدیدها: 114758