سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جوان ایرانی
 
قالب وبلاگ

 به نام خدایی که بی نهایت به او مدیونم


راستش نمی دانم ،روزی از روز های خدا را می نویسم یا خودنویس

راستی برای خودنویس ها هم باید شماره بگذارم خودنویس 1، خود نویس 2 و....

حالا به روزی از روز های خدایی  که ایام عید نوشتم فکر میکنم،به حال خوب و تصمیم جدی برای بهتر شدن...

دروغ نگویم هنوز هم دنبال بهتر شدنم ،بهتر از قبل شدن...

اما چیزی در درون من را می شکند،خرد می کند اصلا همان اصطلاح خودمانی از درون می خورد...

راستش بعضی حرفا اصلا برای نگفتن خلق شده اند برای اینکه در مغزم بچپانیشان و هعی با خودت مرور کنی و برای آدم های خیالی بگویی... اما تهش چه میشود؟ سبک که نمی شوی هیچ! در خودت و آن حرف ها غرق می شوی...

حرف و دلیل برای نشدن ها و کم آوردن ها زیاد است اما اینکه دلیل اصلی چیست خدا میداند...

همین نوشته خوب نشان می دهد چقدر گیج ام چقدر گنگ ام

همین نوشته گواه شلوغی و بی نظمی ذهنی من است...

دیروز 45 نفر به این وبلاگ سر زدند ،کمی عجیب است اصلا خیلی عجیب است!چرا؟ خدا می داند

کاش حداقل اگر کسی این حرف ها را می خواند یک نظر میگذاشت که: بعله ما هستیم اصلا این وبلاگ مخاطب های خودش را داردقرباااان...

جدی بگویم اینجا برای حال خودم می نویسم نه برای مخاطبانی که هستند یا نیستند...

دوباره امتحان دارم امتحانی که با جود خدا باز هم  ترس تمام جودم را گرفته.... سه جزوه قطور مانده و مرور 16 جزوه دیگر که چیزی به یاد ندارم و از مهمتر فقط فردا را برای جبران درام و البته امروز قبل از تمام شدنش...

راستش کمی خسته و دلمرده ام باید جایی بروم تا خوب شوم ،بهتر شوم کجا؟ خودم خوب میدانم

از این ناله ها بگذریم حالم خوب می شود...

13-04-98

20:05

 


[ پنج شنبه 98/4/13 ] [ 8:11 عصر ] [ جم می نویسد:) ] [ نظرات () ]
          

.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

امکانات وب


بازدید امروز: 21
بازدید دیروز: 12
کل بازدیدها: 114747